یـا امیر المومنین حیدر کرار (ع
بسم رب الشهید هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هرکسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست هر کسی_لایق_شهادت_نیست
نظرات شما عزیزان:
اول کار
یک روایت بگویم از شخصی
قالَ رزمنده ای که جا مانده :
به خداوندی خدا سوگند
به زمینی که آفریده قسم
زیر این آسمان چرخ کبود
بچه بازی که نیست دادنِ جان
جگری همچو شیر میخواهد
منِ بی عرضه ادعا دارم
نیمه شب / مستند / روایت فتح
آلیاژِ صدای آوینی !
با همان لحن خاص میفرمود :
به دوکوهه رسیدم و دیدم
روی دیوار یادگاری بود
خیره شد چشم من به این جمله :
حرف من را مجیدِ پازوکی
در تفحص نشاند، بر کرسی
پیکرش روی مین تلاوت کرد :
دستغیب و سعیدِ طوقانی
مدنی و حسینِ فهمیده
نه به سنِ کم است نه ریشِ سفید
سابقه جای خود ، خمینی (ره) گفت :
که ملاک_حال_فعلی_فرد است
طیّب و شاهرخ نمونه ی آن
به اسیری که آمده گفتند :
ای مهاجر بگو ز احوالت
با دلی خون و چشم گریان گفت :
سرِ قبری خبرنگاری گفت:
اکبرت رفت ، خودت که جانبازی
پدر آن شهید پاسخ داد :
بین فرزندهای یک خانه
هر گلی دارد عطری و امّا
مادر یک شهید میداند
چشم فرزند یک شهید افتاد
جلوی مدرسه به باباها
بهر تسکین درد خود میگفت
دشت سمسور و محسنِ سیفی
دهلران دست احمدِ گلبان
حاجیان رفت تا بگوید که
خنده های شفیعی و عبدی
در کفن آتشی به جانها زد
معنی رفتنش فقط این بود
شهرک غرب/فتنه گر/خودرو
یک بسیجی کف زمین له شد
سال هشتاد و هشت فهمیدیم
روح پاک علی خلیلی شاد
خون ز رگهای غیرتش پاشید
غرق خون مثل مرد ثابت کرد
کاروانِ مدافعان حرم
چشم امید من به سوی شماست
آه ، یادم نبود این نکته :
مرز مردن و شهادت، خون نیست، خود است ..
التماس دعا
By Ashoora.ir & Night Skin